-
![](http://www.jamejamonline.ir/Media/Image/1393/12/07/635605071772083725.jpg)
جواب تلخ محبتهای مادر بازپرس جنایی پشت میز کارش نشسته و سرگرم رسیدگی به پروندههایی بود که آن روز صبح از اداره آگاهی و کلانتریها برایش آورده بودند. دقایقی بعد چند ضربه به در خورد و دختر جوان مشکی پوشی در آستانه در ظاهر شد. با مشاهده بازپرس سلام کرد و اجازه ورود خواست. با غم عجیبی بر صورتش، تکیده و رنگ پریده روی صندلی که نشست، چشمانش را به زمین دوخت و خیره ماند. پس از چند لحظه سکوتش را شکست و گفت: ببخشید آقای قاضی، من نسرین هستم. میتوانم