-مداد قرمز
مجید كوچولو خیلی دلش میخواست یه مداد قرمز مثل مداد همكلاسیاش داشته باشه. برای همین بعد از مدرسه وقتی رفت خونه از مامانش خواست كه براش یه مداد قرمز مثل مداد دوستش بخره، اما مامان بهش گفت كه شما تازه مداد قرمز خریدی، باید صبر كنی اون كه تموم شد، یكی دیگه برات میخرم. فردای اون روز مجید از دوستش پرسید كه مدادشو از كجا خریده؟ اونم بهش گفت كه از مغازه نزدیک مدرسه. وقتی تعطیل شدن یه راست رفت جلوی مغازه و از پشت شیشه نگاه كرد. خیلی چیزا اونجا بود. كتاب، دفتر، خودكار، پاکكن و... یه