-شهیدی که خبر شهادتش را به مادر دادبرای شهید «حسن محمد علیخانی»کلاس دوم راهنمایی، در مدرسه شهید «مدرس» الوکلاته درس میخواند. هر صبح، در گرگ میش هوا، چهار کیلومتر پیاده میرفت و در تاریکی غروب برمیگشت. چهل تا کبوتر داشت، عاشق کبوترهایش بود. از مدرسه که برمیگشت، آب و دانه کبوترها را میداد. اذان که میشد، میرفت مسجد، تا نیمههای شب. بسیجی هم بود. هر شب که از محراب، نیایش و رزم شبانه برمیگشت، سری به کبوترهایش میزد و میخوابید. • چند روزی از عملیات خرمشهر گذشته بود. نیمههای روز بود که از مدرسه برگشت. بی حوصله، لب سکو کز کرد و تکیه داد به ستون. مادر داشت رخت میشست. دستش توی تشت رختش
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان