-
زندگیام داشت به فنا میرفت، نگذاشتم! یک روز در حیاط مدرسه زمین خوردم و دیگر نتوانستم بلند شوم. هیچ کس در حیاط نبود، خودم را کشانکشان تا در کلاس رساندم. خیلی بد بود. این آخرین روزی بود که با پاهای خودم راه رفتم... ده سالم بود. ویلچری شدم.
مانی رضایی هستم، فرزند پادشاه فصل ها پاییز؛ آن هم در سیزدهمین روز از دومین ماه سال 1368. الان 25 سال دارم و کلی امید و آرزو. کودکی من با بازی، بازیگوشی و دوستی های کودکانه آغ