-سهشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۹
«صدای مهیب ویرانی آمد، همهجا تاریک بود؛ فقط صدای «سوختم ... سوختم...» پسرم را میشنیدم. نمیتوانستم از شدت حرارت کف زمین راه بروم. در این فکر بودم که زلزله آمده یا آتشفشان شده که به خود آمدم و دیدم یک کامیون در وسط پذیرایی خانه است. در تاریکی به دنبال صدای پسرم میرفتم که متوجه همسرم شدم که زیر کمد بزرگی گیر افتاده بود. نمیدانم با چه توانی یا چگونه اما به تنهایی همسر و پسرم را نجات دادم.» به گزارش ایسنا، روزنامه قانون در ادامه آورده است: اینها صحبتهای مادری است که خانه و کاشانهاش را در یک کابوس شبانه از دست داد و بعد از گذشت یک
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان