-كوچه باغ انتظاردر میان كوچه های تنهایی و غربت صدایت كردم. هر دم، در هر بام صدایت كردم؛ هر لحظه كه می گذشت از
كوچه های پر از شلوغی صدایی مهربان تر از گذشتن در كوچه باغ های دل انگیز نصیبم می شد. ای كاش تمام وجودم از آن تو می شد و آواز و نسیم خنكی دلم را روانه می كرد به سوی تو، تویی كه هر كس می خواندت می آیی ای همیشه آشنای غریب؛ ای دوستدار آدم های مظلوم، تو و فقط تو می توانی مرا یاری كنی، ای بزرگ بزرگ و من كوچک كوچک یاری تو را می خواهم در نوای جنگل های پر صدا همه مشغول صحبت با تو هستند؛ و نهرهای خسته هر دم به ش