- من «محمدعلي زلفي» سرباز كوچك رهبرم
در يكي از روزهاي پاييزي مهمان خانه باصفاي شهيد شهرام زلفي ميشويم. خانوادهاي كه گرمي وجودشان، سردي هوا را برايمان بيمعنا ميكند.
نویسنده : صغري خيل فرهنگ
خانوادهاي كه گويي همه هستيشان را نثار انقلاب امام و نظام كردهاند، در كنارمان مينشينند و از بودن و نبودنهاي پسرشان برايمان ميگويند. اين ميان فضاي خانه غمآلود ميشود وقتي محمدعلي فرزند شهيد هم به جمعمان اضافه ميشود، ميان آغوش مادرانه صديقه رهسپار مادربزرگش مينشيند. حكايت عجيبي است حكايت صبر خانواده شهدا و زينبي بودن مادرانهشان. شهيد شهرام زلفي در
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان