-برسد به دست آقای احمدینژاد
تاریخ انتشار : دوشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۲۰
٧ صبح، میدان ٧٢« از من چی میخوایی؟»کمی عصبانی و بیتفاوت میپرسد. دختر میگوید:«درخواست وام ازدواج دارم آقای احمدینژاد» «پدر و مادرم فرهنگی بازنشسته هستند و خودم کارمند. میخواهم با جوانی مومن ازدواج کنم اما توان خرید جهیزیه ندارم.» نامه را میگیرد. «معرفی میکنیم برای قرضالحسنه» دختر میگوید: «کی آقای احمدینژاد؟» جواب میدهد: «شماره گذاشتی؟ باهات تماس میگیرند.»محاف
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان