-

زن جوان به خاطر یک اشتباه، مادرشوهرش را کشت و پای چوبه دار رفت پایان مرگبار دعوای مادرشوهر و عروس در آهنی سلول با صدای گوشخراشی باز شد. زن جوان هراسان سرش را بلند کرد و با دیدن دو مامور بدرقه زندان رنگ از صورتش پرید. یکی از مامورها گفت: آمادهای؟
زن جوان زبان خشکیده اش را روی لبان ترک خورده اش کشید و بسختی آب دهان اش را قورت داد و با صدایی که انگار از اعماق چاه بیرون می آمد، گفت: بله، برویم. با اینکه از شب قبل