- روایت تکان دهنده یک ایرانی از زندانهای مالزی
"ما اینجا چیزی را زندگی کردیم که زندگی ما نبود. سه سال و سه ماه فقط گاهی درب ها باز می شد و بیرون می رفتیم. فقط چند بار! یادمان نمی رود؛ وقت هایی که ناخودآگاه استخوان های غذا را کنار می گذاشتم که یواشکی از گرسنگی به دندان بکشیم. این همه مدت است که قاشق ندیدیم.! اینجا کسی با قاشق غذا نمی خورد. باید با دست غذا می خوردیم . با دست های زخمی و عفونت کرده".
کد خبر: ۴۶۹۴۶۳
تاریخ انتشار: ۰۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۸ - 24 January 2015
"ما اینجا چیزی را زندگی کردیم که زندگی ما نبود. سه سال و سه ماه فقط گاهی درب ها باز
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان