-
حضور آبي جمکران نويسنده: منصوره چاووشيان نشسته ام در شب جمکران به ندبه هاي يکريز انتظار. در اعماق چشمان من، عطشي دويده است که دريا دريا نگاه تو را التماس مي کند و در کف دست هايم کويري ترک خورده است که بغض تمامي ابرها را دخيل بسته است. چرا نمي آيي؟اي گلستاني ترين ابراهيم (عليه السلام) که در اشتعال دل ها به گل نشسته اي؛ برداً و سلاماً. نشسته ام در سه شنبه شبي خيس از اشک هاي ستارگان و با لحظات جمکراني عشق، همدم شده ا