-
رفت دل نيست روشنم حالش شاعر : امير خسرو دهلوي برو اي جان تو هم بدنبالش رفت دل نيست روشنم حالش گريهيي واجبست بر حالش هر که بر حال عاشقان خندد کوه البرز و پشه حمالش ! من مسکين نه مرد درد توأم دريغ عمر که شد صرف در اصول و فروع کتاب فقه ندانند در مدارس ما به عمر خويش نکردست سجدهيي به خضوع فقيه شرع که ما را همي کند تکفير
#سرگرمی#