-
حوض زمان شب است ، پير و جوان مي روند و مي آيند فرشته ها نگران مي روند و مي آيند شبيه ساعت سرخي دو ماهي قرمز ميان حوض زمان مي روند و مي آيند دري که سوخته باشد چه گونه بسته شود ؟... چنان که سينه زنان مي روند و مي آيند گلي که زخم شده از زير چشم مي بيند که غنچه هاش چنان مي روند و مي آيندکه شانه هاي پدر در سکوت مي لرزند و درد و اشک نهان مي روند و مي آيند (... زمان کم است علي جان، وصيتي دارم ) دو چشم خسته تان مي روند و مي