-
وظایف منتظران حقیقی (3) انتظارهمانند کسی که در پی شب یلدایی، خسته از ظلمت و تیرگی، چشم به افق دوخته و دمیدن خورشید را آرزو می کند.همانند کسی که در بیابانی بی انتها سرگردان مانده، تنها و وحشتزده رهنمایی را می طلبد.همانند کسی که پس از تشنگی های یسیار، با پنجه های دردمند، زمین را کنده و در آرزوی جوشش آبی گوارا « له له » می زند.همانند کسی که در قحط سال بی باران، در کنار مزرعه ی عطش زده اش، به امید پدید