-
رهيافت دين شناختى ماركس (2) نويسنده:سيدحسن اسلامى 2ـ2. دين به مثابه ايدئولوژىماركس، در فرآيند رشد فكرى اش پيوند خود را از ايده آليسم هگلى ـ كه علت نهايى تكامل تاريخ را حركت روح مطلق يا روح جهانى مى دانست ـ بريد و به نظريه اى رسيد كه بعدها به ماترياليسم تاريخى نامور شد. جوهر اين نظريه آن است كه عقايد و انديشه ها، وجودى مستقل از شرائط مادى جامعه ندارد و رشد و تكامل آنها مشروط به رشد و تكامل بستر مادى آن