-
روایتی از برزخ زندگی یک زن که شوهرش هم معتاد است و هم بیکار جامعه > خانواده - شبکه آفتاب نوشت:
«تا حالا انگشتش هم بهم نخورده...» شوهرش را میگوید؛ تابهحال به غضب، انگشتی هم به تنش نزده است، اما او بیم جان دارد و شاید همین هول و هراس است که حالتی به نگاه و چهرهاش داده که اگر نقاشی بخواهد «ترس» را بکشد، مدلی بهتر از صورت او پیدا نخواهد کرد. زرد و نزار است. با لبهای کبود و چش