-از راه نمی توان جلو زد
سخنرانی های ناتمام همه آمده بودند تا از آخرین حج پیامبر توشه بردارند . شنیده بودند پیامبر سخنان مهمی برای گفتن دارد. چند بار در منا و عرفات مردم را جمع کرد و برایشان سخن گفت. حمد و ثنای خدا گفت. از خدا کمک خواست . انگار پیامبر به تنهایی از عهده آن بر نمی آید .از چیزی نگران است. کسانی که به رسول الله نزدیک اند نگرانی را به روشنی از چهره نورانیش می فهمند .پیامبر سخنانش را آغاز می کند . مردم را نصیحت می کند و به بندگی خدا و پذیرش حق سفارش می