- خاطرات خنده دار
اقا خواخرم امروز منتظر بوده دوستش براش کپی جزوه بیاره(خودش نمینویسه جا میمونه) میگف:4تا پسر از کنارم رد شدن رفتن اونور واسادن یعنی جوری که صداشون قشنگ شنیده میشده اونجا هم خلوت بوده بعد یدفه یکی از دوستای این پسرا میره میشینه پیششون گریه میکنه وشروع میکنه به فش دادن مخاطبش که احتمالا خیانت کرده بوده هی داشته زجه میزده یدفه یکی از دوستاش میگه یه دیقه خفه شو بینم اینی که واسه این دختره(خواخرم)جزوه میاره دختره یا پسر،پسره هم با اشک تو چشاش میگه من دارم عین سگ گریه میکنم اونوقت تو به فکر اونی؟؟بعد سر اینکه اونی که جزوه میاره دختره یا پسر 100 تومن شرط میبندن بعد که دوست خ
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان