-
روایت زندگی مرتضی پاشایی از زبان مادرش معصومه حسنی مادر مرتضی پاشایی میزبان ما در خانهای است که سالهای آخر دیگر مرتضی در آن اتاقی نداشت.
مادر میگوید چند سالی میشد به واسطه کارش در طبقه پایین استودیویاش زندگی میکرد اما هیچوقت جدا نبود؛ همیشه با هم بودیم. غم از دست دادن فرزند مادر را تکیده و غمگین کرده، چشمان سرخ یادگار چهل شبانهروز اشکی است که او در فراق پسرش ریخته. میگوید «اشک ریختنم برای این نیست که مرتضی دیگر در میان ما نیست. بیشتر برای خودم و دلتنگیهایم گریه میکنم. میدانم فقط جسم خاکی پسرم از بین ما رفته اما او، حساش، عشقاش همیشه با ماست. می
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان