-هزار دست پر از خواهش
خدا كند كه بهار رسیدنش برسدشب تولد چشمان روشنش برسدچو گرد بر سر راهش نشستهام شب و روزبه این امید كه دستم به دامنش برسدهزار دست پر از خواهشند و گوش به زنگكه آن انارترین روز چیدنش برسدچه سالها كه در این دشت خوشه چین ماندمكه دست خالی شوقم به خرمنش برسدبر این مشام و بر این جان چه میشود یا ربنسیمی از چمنش بویی از تنش برسدخدای من دل چشم انتظار من تا چندبه دور دست فلك بانگ شیونش برسدچقدر بر لب این جاده منتظر ماندنخدا كند كه از آن دور توسنش برسد سعید بیابانك