-یادگار کربلا
خاک بقیعت دل جلا، ای یادگار کربلاقدرش فزون تر از طلا، ای یادگار کربلاشمعی شدی در زندگی، روشن نمودی سوختیغم ها کشیدی از بلا، ای یادگار کربلاای آنکه در کرب و بلا، گفتی به عمه رازهاکن راز زینب برملا، ای یادگار کربلاای همصدای کودکان، همبازی بنت الحسینکی می زنی دل را صلا، ای یادگار کربلاای آشنا با تشنگی، ای هم صدای العطشدل بردی از اهل ولا، ای یادگار کربلاای آنکه بین حجره ات، در لحظه های آخرینذکرت حسین و کربلا، ای یادگار کربلافطرس به شام ماتمت، آخر چه گوید از