-اشتباه علی كوچولو
یك روز علی كوچولو با مادرش به یك فروشگاه بزرگ برای خرید رفت. مادر یك چرخ خرید برداشت و با علی در فروشگاه مشغول راه رفتن شدند. علی كوچولو بسیار ذوق زده شده بود از اینكه در فروشگاهی به این بزرگی و خوش آب و رنگ قدم میزدند. انواع خوراكیهای خوشمزه به علی كوچولو چشمك میزد. علی ساعتی را تحمل كرد ولی بعد از مدتی دید چیزهایی كه مادر از فروشگاه برمیدارد دوست ندارد، بنابراین تصمیم گرفت خودش دست به كار شود و جلوتر از مادر به راه افتاد. مادر تا به خودش