- جایی که دعوا ممنوع است!
در کودکی من، پدر و مادرم مدام با هم دعوا داشتند و من وسط این دوتا میماندم که طرفداری کدام را بکنم. بابام میگفت تو که تکلیفت معلومه، برو هوای مامان جونت رو داشته باش. مادرم هم مثل همیشه دلخور بود و میگفت بچهام میبینه از دست تو و خانوادهات چی میکشم که طرفداریمو میکنه... آخرش هم من میزدم زیر گریه و میگفتم شما را به خدا بس کنید! خیلی کوچک بودم، حتی مدرسه نمیرفتم که خواب دعواهای آنها آرامش شبم را میگرفت. از خاطرات بچگیام فراریام