- جوک متفرقه
دیشب مادر شوهر ابجیم اینجا بود.داشت راجع به مایک (گربه ای که تازه خریده ^_~) حرف میزد.تهش گفت دوس دارم از هر حیوونی یه دونه داشته باشم تو خونه.
یهو مامانم گفت ما تا پارسال کلی حیوونه خونگی داشتیم
مادرشوهر ابجیم:واقعععععا؟چیا داشتین؟
مامان:یه جوجه داشتیم اسمش اسماعیل بود روش لگد کردم له شد 0_o
یه خرگوش داشتیم یه روز مهمون اومد کشتیمش خوردیم 0_o
یه تمساحم داشتیم (رو به من) این باهاش نمیساخت تحویل باغ وحش دادیم 0_o
مادر شوهر ابجیم 0_o
من :||||
مدیر باغ وحش :|||
باغ وحش خیالی :-D
مامانم ^_^
فرستنده : E(lm)irå |
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان