-
آنجاست دل من و هم آنجاست شاعر : امير خسرو دهلوي کان کج کله بلند بالا ست آنجاست دل من و هم آنجاست کان خواب هنوز در سرماست خوابش ديديم دوش و مستيم کان مست شبانهي من آنجاست آهسته رو اي صبا بدان بام من گويم : خوابگاه تنهاست از دوزخ اگر نشان بپرسند در قعر دريا خشک شد از تشنگي نيلوفرت اي ابر گه گاهي بگو آن چشمهي خورشيد را خوش کف دستي که چندين جام صهبا برگرفت هست صحرا