-
ما را چه غم امروز که معشوقه به کام است شاعر : امير خسرو دهلوي عالم به مراد دل و اقبال غلام است ما را چه غم امروز که معشوقه به کام است المنته لله که امروز بدامست صيدي که دل خلق جهان بود بدامش خلقي بگمانند که محراب کدامست ازطاق دو ابروي تو اي کعبهي مقصود او را چه توان گفت که او مست مدامست چشم تو اگر خون دلم ريخت عجب نيست عاشق که ترا ديد چه پرواي سلامست خ