-
اين همه جلوه و در پرده نهاني گل من شاعر : شهريار وين همه پرده و از جلوه عياني گل من اين همه جلوه و در پرده نهاني گل من و آن ندانيم که خود چيست تو آني گل من آن تجلي که به عشق است و جلالست و جمال يک دهن وصف تو هر دل به زباني گل من از صلاي ازلي تا به سکوت ابدي نيست در کوي توام نامه رساني گل من اشک من نامه نويس است وبجز قاصد راه گاه با قهر عبوسان خزاني گل من گاه به م