-
چه شد که بار دگر ياد آشنا کردي شاعر : شهريار چه شد که شيوهي بيگانگي رها کردي چه شد که بار دگر ياد آشنا کردي چه شد که بر سر مهر آمدي وفا کردي به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود توئي که مهر و وفا ديدي و جفا کردي منم که جورو جفا ديدم و وفا کردم خوش آمدي و گل آوردي و صفا کردي بيا که با همه نامهربانيت اي ماه نپرسد از تو که اين ماجرا چرا کردي بيا که چشم تو تا شرم و ناز د