-
باز کن نغمهي جانسوزي از آن ساز امشب شاعر : شهريار تا کني عقدهي اشک از دل من باز امشب باز کن نغمهي جانسوزي از آن ساز امشب من هم از دست تو دارم گله چون ساز امشب ساز در دست تو سوز دل من ميگويد بلبل ساز ترا ديده همآواز امشب مرغ دل در قفس سينهي من مينالد بيم آنست که از پرده فتد راز امشب زير هر پردهي ساز تو هزاران راز است پر چو پروانه کنم باز به پرواز امشب گر