- جانباز جنگ تحمیلی:
پایم را با دست خودم کندم
همه لحظاتش را به خوبی به یاد دارم، همه چیز خیلی ناگهانی بود و زمانی که مین منفجر شد، من زمین خوردم و با اینکه زمین پوشیده از برف بود، گلویم از گرد و خاک و ترکش و خاکستر پر شد، نمیتوانستم نفس بکشم و رفیقم آمد و مرا در بغلش گرفت.
سایت تبیان نوشت: روزی دیو سیه به خاک میهنم