- ماجراهاي گوجه فرنگي با مردي كه رفت و مردي كه آمد
نویسنده : اولاد آدم
اولاد آدم بالاخره در اين دور بسته گوجه فرنگي گير كرده است و نميداند كه چه بكند. به قول شاعر راهي نه ز پيش و پس، در شهر چنين بيكس... ميگوييد چه شده باز مگر؟! و لابد انتظار داريد كه من بگويم مردي كه از مغازه كنار خانهشان گوجه فرنگي ميخريد رفته است و حالا با آمدن يك مرد ديگر كه از جلوي خانهشان حتي گوجه فرنگي هم نميخرد، مجبوريم كه گوجه فرنگي را گرانتر از برنج بخريم. يكدفعه گوجه فرنگي شده است سلطانالمركبات. يكدفعه گازش را گرفتهاند و عين دلار و مسكن و ماشين و صدتا چيز ديگر كه كشيدندشا
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان