-سه بچه گربه بازیگوش
یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود، سه بچه گربه ناز و تپل، در باغی سرسبز و پر از گل، همراه با مادر مهربانشان در یک خانه کوچک زندگی می کردند پیشی که خیلی بازیگوش بود پسر و میشی و نیشی هم دختر بودند. آنها هر روز صبح از خانه بیرون می رفتند و در باغ تا نزدیکی های ظهر با هم بازی می کردند وقتی به خانه برمی گشتند دست و پاهایشان آلوده بود و موی تنشان هم پر از گردو خاک یک روز مادر بچه گربه ها چند نفر از دوستانش را برای مهمانی به خانه شان دعوت کرد او تصمیم گرفت بچه هایش را تمی