-کودکان پیش گویی می کنند
با یکی از دوستانم که پسر چهار سالهای دارد رفته بودیم خرید. برنامه خرید کردن را بلافاصله پس از پایان ساعت کاری تنظیم کردیم که مجبور نشویم بچهها را در این گرما و آلودگی هوا با خودمان ببریم ولی متاسفانه دوستم نتوانست پسر کوچولویش «آرمان» را به کسی بسپارد و او همراه ما شد. داخل پاساژ بودیم و هوا خنک بود ولی یک نوشیدنی برایش خریدیم که مشغول باشد. کمی جلوتر رفتیم که آرمان شروع کرد: «مامان شکلات میخوام، مامان بستنی، بخر دیگه!» او همچنان نق میزد تا به خ