-عروسک
آینه ی قدی داشتماندازه ی خودم بوددختر توی آینهشبیه مادرم بوددختر توی آینه هم بازی خوبی بودهمیشه با من او هم ترانه ای می سرودوقتی که من نبودمآن دخترک هم نبوددلش انگاری می شکستبدون من خیلی زودیک روز اسباب کشیآینه را جا گذاشتنداز حرف های دل منآنها خبر نداشتندمادر من وقتی که حرف های من را فهمیدهم بازی تازه ای شکل عروسک خرید
صدیقه اسماعیل لو _ کودک بشریتنظیم: مهدی