-عملیاتی به فرماندهی امام زمان(عج)داخل کانال پناه گرفته بودیم. آتش دشمن روی خط مقدم ما در "خرمشهر " فوق العاده شدید بود. هر کس برای تیراندازی سرش را بالا می برد، بلافاصله شهید می شد. کل نفرات زنده و مجروح ما بیست نفر بود. بقیه جام شهادت را عاشقانه سر کشیده بودند.
صدای رگبار لحظه ای قطع نمی شد. می دیدم زندگی در یک لحظه مثل پرنده ای می سوزد. در آن لحظه نمی توانستم نام آن پرنده را که در پایان عمر خویش می سوزد و بعد از خاکستر خود دوباره زنده می شود، به یاد بیاورم. تنها حرف "ق " به ذهنم می آ