-فروتنی سلمان فارسی
آوردهاند كه سلمان فارسی(ره) ، در شهری از شهرهای شام امیر بود و عادت و سیرت او در ایام امارت و موسم ولایت هیچ تفاوت نكرده بود، بلكه پیوسته گلیم پوشیدی و پیاده رفتی و اسباب خانه خود را تكفل كردی.یك روز در میان بازار می رفت؛ مردی را دید اَسپِست( یونجه) خریده بود و در راه نهاده، و كسی را طلب می كرد كه به بیگار بگیرد. ناگاه سلمان فارسی به آنجا رسید؛ مرد او را نشناخت، و به بیگار گرفت، و او را بر پشت او نهاد. سلمان آن را هیچ امتناع نكرد، و همچنان می رفت تا