-
ما گذشتيم و گذشت آنچه تو با ما کردي شاعر : شهريار تو بمان و دگران واي به حال دگران ما گذشتيم و گذشت آنچه تو با ما کردي هر چه آفاق بجويند کران تا به کران رفته چون مه به محاقم که نشانم ندهند محرم ما نبود ديدهي کوته نظران ميروم تا که به صاحبنظري بازرسم که ز خود بيخبرند اين ز خدا بيخبران دل چون آينهي اهل صفا ميشکنند يادگاريست ز سر حلقهي شوريده سران دل من دار که