-
ازدواج و طلاق هويدا (2) نویسنده : ابراهيم ذوالفقاری روايتي از شب ازدواج اين دو ـ كه حاكي از مصلحت انديشي ظاهري اين ازدواج است ـ به شرح زير است: «حال و هواي ليلا را ميتوان در يكي از تصاوير آن شب سراغ كرد. كنار هويدا نشسته بود و او دستش را به دور بازوان ليلا گذاشته بود. اما ليلا انگار به حركتي ظريف ميخواست خود را از آغوش هويدا بيرون بكشد. لباس بيآستين زيبايي به تن و كفشهاي پاشنه بلند به پا داشت. سيگاري