-
رفت سرما و بهار آمد چون طاووسي شاعر : منوچهري به سوي سبزه برون آمد هر محبوسي رفت سرما و بهار آمد چون طاووسي هر زمان کبک هميتازد، چون جاسوسي هر زمان نوحه کند فاخته، چون نوحهگري ورشان ناي زند، بر سر هر مغروسي بر سر سرو زند پردهي عشاق، تذرو بر زند بلبل بر تارک گل قالوسي بر زند نارو، بر سرو سهي «سرو سهي» باز چون دستهي سوسن دم هر طاووسي دم هر طوطيکي چون ورق سوسن تر راس