-

جیغ بنفش در اتاق عمل نويسنده:داوود امیریان درد بدنم را فرا گرفته بود. هنوز منگ آمپول ها ی مسکن بودم. با بی حالی و زحمت سر بلند کردم و به سینه و شکم ام نگاه کردم.دور سینه و کمرم را پانسمان کرده بودند.احمد گفت:قرار شده با هواپیما به شهر خودتان منتقل کنند.این طوری بهتره. خانواده ات آن جا به ات می رسند و زود تر خوب می شوی. فقط یادت باشد که حاجی ،حاجی مکه نشودها،خوب که شدی زودی برگرد. سرتکان دادم. احمد پیشانی ام را