-
کوتاه و خواندنی 91 / اگر خواستی ازدواج کنی من مانعت نمی شوم!
صبح بعد از نماز و قرائت قرآن، صدايم زد و گفت: ببين خانم! ايـن سري كه بروم ديگر برنمی گردم، اما بچه ها را به دست شما می سپارم.
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز، آنچه می خوانید خاطره ای است از زندگی شهید حسن علیمردانی: بعد از چهلم برادرش بود. عازم منطقه بود.
صبح بعد از نماز و قر