-سلام رفتگر
نیمه شب است. شهر در سكوتی زیبا و اسرارآمیز فرو رفته است. چراغ خانه ها یك به یك خاموش می شوند. در رختخواب گرم خود دراز می كشی و خسته از فعالیت روزانه، خود را به دست خواب شیرین می سپاری اما افكار گوناگون به ذهن خسته ات هجوم می آورند و صحنه های روز گذشته چون فیلمی از جلوی چشمانت می گذرند و تو در مورد تك تك آن ها فكر می كنی، اگر این كار را این گونه انجام می دادم بهتر بود، ای كاش آن كار را این طور انجام می دادم و...اما فرصت ها گذشته است و كارها انجام شده و اك