-هر شب با یک داستان واقعی؛
صحبتهای علی اصغر 10 ساله در کاروان عزای حسین(ع)/ منادی 10 ساله: هر شب مادرم دستانم را بوسه میزد
نفهمید چطور خداحافظی کرد و در حالی که طبل را به سختی حمل میکرد، شروع به دویدن کرد تا به دوستانش برسد تا خدایی نکرده از غافله عقب نماند . . .

به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، "محرم از راه رسید"، شاید همه با شنیدن این جمله تکانی بخورند و به فکر فرو روند . . .