- خوف از اسید و ترس از دبه(طنز)
به گزارش نامه نیوز، امروز همسایهمان عصبانی بود. گفت: مهندس دیگر امنیت نیست. تمام شد. گفتم: چه شده مگر؟ گفت: خبر نداری یعنی؟ گفتم: داستان اسیدپاشی را میگویی؟ گفت: از آن بدتر را میگویم. گفتم: مگر باز خبری شده؟ گفت: امنیت روانی نداریم مهندس جان. زنم بست نشسته است توی خانه و دایم پیامک میخواند که در برازجان اسید ریختند، در بوشهر اسید ریختند، در گواتر و سرخس و خرمشهر و خلیج همیشگی فااااااااارس اسید ریختند و هر چه میگویم اینها شایعهاس باور نمیکند و بیرون نمیآید. حق هم دارد مهندس جان. حق ندارد؟ گفتم: آنها که گفتی شایعه است اما ایشان حق دارد بترسد. گفت
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان