- روایت فرار زن باردار ایزدی از دست داعش/ زایش امید از زخم «کردستان»
شب سقوط شهر، تفنگها را از ته تنورها بیرون میکشند و آماده میشوند. با اسلحه میروند بیرون؛ مرد و زن و حتی کودکانشان. در شهر خبر پیچیده که پیشمرگهها هم به کمکشان خواهند آمد. عقربه 10 صبح هنوز به مقصد نرسیده که خبر عقبنشینی پیشمرگهها غافلگیرشان میکند
آفتاب: «کردستان» روبهروی چادر ایستاده، با باری از هفت ماه انتظار در شکمش. بیش از حد شبیه به ترکمنهاست، همان دختران دشت، دختران انتظار، شرم، شبنم، خاطره. اما او در کمپ «عربت» زنی است که باید در چادر بماند، دیدن شکم برآمدهی زن پابهماه چندان مقبول نیست. بیش
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان