-
ماجرای دردناک دختر ایزدی
حالا ثمیا دارد میگوید که در فلوجه یکروز ناگهان صدای تیراندازی به گوش رسید و مرد داعشی بیرون دوید تا سروگوشی آب بدهد، اما فراموش کرد در را پشتسرش قفل کند. ثمیا از این فرصت استفاده کرد و همراه سمیرا، دختر دیگری که همراهش بود، گریخت.
روزنامه شرق - نیوشا توکلیان: در اتومبیل نشستهام و شیشه پایین است. نسیم داغ چهلوچنددرجهای شمال عراق مستقیم توی صورتم میوزد. سرم پر از فکر است اما همه را کنار زدهام و حالا فقط یک اندیشه در ذهنم دارم: فاجعهای که در پیش چشمانم است. به دهکده میر
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان