-
ورود نامحرم به اين سنگر ممنوع ! راوي : ح . م از قايق پياده شدم و به طرف جاده جفير آمدم. خسته بودم. هشت روز تمام در جزيره مجنون عكاسي كرده بودم و امروز در اين شرجي بعد از ظهر از جزيره بيرون آمدم تا سر و ساماني به فيلمهايم بدهم. بايد آنها را به تهران ميفرستادم. غروب به سنگرهاي بچهها رسيدم. دلم مي خواست كه استراحت كنم اما به هر سنگري كه سر ميزدم پر بود از نيرو. از سنگري صداي دعا و گريه مي