-
زخم درد عاشقي نويسنده: رحيم چهره خند حالا مي خوام مؤمنين، قصه بگم براتونمثل يه گل بشينم، تو باغ قصه هاتون«زخم درد عاشقي» است اسم قصه امروزپر از زخم و پر از عشق، پر از درد و پر از سوزوقتي مي ريم منطقه، تو مقتل ها مي گرديمنشون مي ده همه مون، عاشق و اهل درديماما خط مقدم، که اصل اين سنگر استتو بطن هر منطقه، بايد بدونيم کجاستخط مقدم ما، مادر اون شهيدهکه بيست ساله منتظر، چشمش به در سفيدهاو که پسر بزرگه ش، تو جبهه ناپ