-
محسن با نوشتههایش زندگیام را تغییر داد
محرم سال گذشته بود که دیدم محسن با صدای بلند گریه میکند. گفت: «خواب دیدم در صحرای کربلا هستم و عصر روز عاشوراست. سرهای خاکآلود شهدا روی زمین افتاده بود. من با ویلچر از مقابل آنها رد میشدم. سر من هم میان سر شهدا بود اما خاک آلود نبود. سرم را در میان سرهای بریده شهدای کربلا دیدم.»
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش سرویس مقاوم