-سهشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۳ - ۰۰:۴۸
24 ساعت به همراه پنج نفر دیگر در سردخانه قرار گرفته بودند، گویا صندوق جنازهاش بر خلاف قفسههای سایرین گرم شده بود تا سرنوشت برای او به گونه دیگری رقم بخورد... وارد آسایشگاه که شدم ویلچری زیر طاقچه قرار گرفته بود. با ترس و لرز ویلچر را برگرداندم و با احساسی که نمیدانستم از کجا